مینو مهندس جوانی است که پدر و مادرش را از دست داده و به تنهایی با مهدیس
نامادری اش زندگی میکند ، بی اینکه محبتی از او در قلبش احساس کند . او برای
یک پروژه ی مشترک به همراه چند همکار مرد راهی شمال کشور میشود ، که منصور
هم یکی از آنهاست….
این یک نظر آزمایشی است.